داستان زیبای ایرانی روباه و خروس از مجموعه داستان های مرزبان نامه
در این مطلب با داستان زیبای ایرانی روباه و خروس از مجموعه داستان های مرزبان نامه همراه شما هستیم.
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود.
خروسی بود دنیا دیده که چند بار گرفتار روباه شده بود و هر بار با افسونی از چنگ روباه در رفته بود، روزی در بیرون ده سرگرم دانه چینی بود که از دور دید روباهی به سمتش بدو بدو می آید. خروس نتوانست بگریزد و خودش را به ده برساند. ناچار به بالای درخت نارون کهنی که در آن نزدیکی بود پرید.
روباه پایین درخت آمد و گفت: ای خروس! چرا تا مرا دیدی بالای درخت پریدی؟
خروس گفت: پس می خواستی بیایی و دست به گردنت شوم.
گفت : آره مگر خبر نداری؟ که پادشاه توی بازار و برزن جارچی فرستاده است که تا باد به پرچم ما می خورد هیچ جنبده و جانوری نباید به زیر دست و ناتوان تر از خودش ستم کند، باید از این پس گرگ و میش از یک چشمه آب بخورند و کفتر و باز توی یک لانه بخوابند.
حالا تو هم باید بیایی پایین پابه پا با هم گردش کنیم. خروس گفت: گردش و تماشا، دسته جمعی خوب است نه دو نفری. یک خورده دست نگه دار بگذار آن دو سه تا جانوری که دارند مثل باد به طرف ما می دوند برسند تا با هم گردش کنیم.
روباه گفت چه جور جانورهایی هستند. گفت: بدنشان شباهت به گرگ دارد اما گوش و دمشان از گوش و دم گرگ دراز تر است. گفت: شاید سگ های گله هستند؟” خروس گفت: شاید.
روباه تا فهمید سگ های گله هستند پا را گذاشت به فرار. خروس گفت:چرا در می روی؟ گفت: برای اینکه من با سگ گله میانه ای ندارم.
گفت: مگر تو نگفتی که پادشاه جارچی فرستاده که جانوری به جانوری ستم نکند؟ گفت: بی گمان این ها توی بیابان بوده اند و از فرمان توی شهر پادشاه بی خبرند و نشنیده اند و مرا پاره پاره می کنند. این را گفت و از چشم ناپدید شد.
معرفی کتاب مرزبان نامه
مرزباننامه چون کلیله و دمنه نسکی (کتابی) پر از داستان و سرگذشت پندآموز است. این مجموعه در سده چهارم خورشیدی به دست مرزبان پور رستم پور شروین که از شاهزادگان طبرستان بود به گویش کهن طبری نوشته شد. آنگاه در سدهٔ هفتم بهدست سعدالدین وراوینی به پارسی درآمد. افشان (نثر) این نسخه بسیار دشوار و پر از واژههای تازی است به سانی زبانی که امروز بدان سخن میگوئیم هیچ همخوانی ندارد. در سال ۱۲۸۷ هجری محمدبن عبدوالوهاب قزوینی آن را با بهرهگیری از پنج نگارش ویرایش نمود و اگرچه در سالهای پس از آن استادانی هم چون خطیب رهبر به آشکاری آن پرداختند، لیک دشواری خود را از دست نداد.
داستانهای نقل شده از زبان حیوانات ، داستان های اخلاقی و آموزندهای هستند كه در شیوهٔ فنی و ادبی خاصی حكایت می شوند. قهرمانان این داستان ها غالباً از جانوران و گیاهان و جمادات هستند كه نقش سمبلیك شخصیت های داستان را بازی می كنند. گاهی نیز انسان ها در قالب و نماد اشخاص واقعی داستان گذارده می شوند.
قصه روباه و خروس از مجموعه داستان های مرزبان نامه